![]() |
یک شنبه 23 تير 1392 |
من جای دزدی کفش ها را می زنم برق
قلب خودم قلب شما را می زنم برق
شاید کمی پایین تر از احساس دنیا
سجاده های ناخدا را می زنم برق
در قلب خود نام خدا را می نویسم
دلگرم از عشقش خدا را می زنم برق
یا مثل کوهم، سخت، سنگین، با صلابت
یا مثل آهن، زنگ ها را می زنم برق
باید خودت را برتر از اشکم ببینی
وقتی که شب شرم و حیا را می زنم برق
من درد دنیا دیده ی این خاطراتم
با خط آبی این صفا را می زنم برق
نظرات شما عزیزان:
![]() نویسنده : سعید محمدی( فارغونی)
![]() |